Page:Quatrains of Omar Khayyam (tr. Whinfield, 1883).djvu/87

This page has been proofread, but needs to be validated.
OMAR KHAYYAM.
31

۴۲

ترکیبِ پیالهٔ که در هم پیوست
بشْکستنِ آن کجا روا دارد مست
چندین سر و پایِ نازنین و کف و دست
از مهرِ چه ساخت و بکینِ چه شکست


۴۳

ترسِ اجل و وهمِ فنا مستي تست
ورنه ز فنا شاخِ بقا خواهد رُست
تا از دمِ عیسوی شدم زنده بجان
مرگِ ابد از وجودِ من دست بشست


۴۴

چون لاله بنوروز قدح گیر بدست
با لاله رخی اگر ترا فرصت هست
می نوش بخرّمي که این چرخِ کبود
ناگاه ترا چو باد گرداند پست